موفعيت جغرافيايي
استان مازندران ۶۴۵۴۶ كيلومتر مربع مساحت دارد و از اين نظر يازدهمين استان ايران است. براساسآخرين تقسيمات سياسي و اداري در سال ۱۳۷۵، شهرستانهاي استان مازندران عبارتاند از: بهشهر، ساري، قائمشهر، بابل، بابلسر، آمل، نور، تنكابن، رامسر، محمودآباد، نكا، چالوس، نوشهر و سوادكوه. شهرستان ساري مركز استان مازندران است. درياي مازندران (خزر) در شمال، استان تهران و سمنان در جنوب و استانهاي گيلان و گلستان به ترتيب در غرب و شرق استان مازندران قرار گرفتهاند.
استان مازندران از نظر طبيعي به دو قسمت جلگه ساحلي و كوهستاني تقسيم ميشود. رشته كوههاي البرزمانند ديواري مرتفع نوار ساحلي و جلگهاي كنارهاي درياي خزر را محصور كرده است. در اثر نسيم مداوم دريا و بادهاي محلي در سواحل جنوبي و شرقي درياي خزر، تپههاي ماسهاي تشكيل شده و سدي طبيعي و كم ارتفاعبين دريا و جلگه پديد آمده است.
جمعیت استان
اين استان در سال ۱۳۷۵، حدود ۲۲۰۶۸۰۰ نفر جمعيّت داشته است كه از اين تعداد حدود ۴۶ درصد درنقاط شهري و ۵۴ درصد در نقاط روستايي سكونت داشتهاند.
تاريخ و فرهنگ
درباره تاريخ باستاني استان مازندران اطلاع زيادي در دست نيست و اساساً وضعيت اقليمي مانع ماندگاري ابنيهو آثار تاريخي شده است. در جلگههاي ساحلي مازندران آثار معتبري از ادوار قبل از اسلام به دست نيامده وحتي از شهرهاي معتبر صدر اسلام هم به جز آمل، ساري و لاهيجان يادگاري به جانمانده است.
بعد از غلبه آرياييها و مهاجرت بوميان، ساكنان جديد پس از مدّتها زير فرمان هخامنشيان قرار گرفتند. درسال ۳۰ هجري قمري، در زمان خلافت عثمان، «سعدبن عاص» حاكم كوفه سواحل طبرستان، رويان و دماوند رابه تصرف خود در آورد. در زمان خلافت ابوجعفر منصور (۱۵۸ - ۱۳۶ ه.ق) دوّمين خليفه عباسي، مردمطبرستان براي چندين بار سر به شورش برداشتند. سرانجام در سال ۱۶۷ هجري قمري ونداد هرمز سلسلهمستقلي در طبرستان تأسيس كرد. در سال ۴۲۶ هجري قمري، سلطان مسعود غزنوي از طريق گرگان واردطبرستان شد و صدمات فراواني به آن سامان وارد آورد.
در سال ۶۰۶ هجري قمري طبرستان به دست سلطان محمّد خوارزمشاه تصرف شد. سپس مغولان بر اينناحيه حكومت كردند و سرانجام توسط تيموريان بساط حكمراني آنان برچيده شد. بعد از درگذشت امير تيمور،سادات مرعشي (۸۵۰ - ۸۰۷ ه.ق) به مازندران برگشتند و بعنوان اميران باجگزار اين نواحي سلطنت كردند ودر زمان سلطنت شاه عباس اوّل بطور كلي قدرت سادات مرعشي از بين رفت.
با برچيده شدن بساط حكمراني حكومت ملوك الطوايفي طبرستان كه تا سال ۱۰۰۶ هجري قمري ادامهداشت، امنيت اين منطقه به وسيله شاه عباس اوّل و سلاطين بعدي سلسله صفوي تأمين گرديد.
در زمان نادر شاه براي مقابله با دشمنان، به ويژه دشمنان شمالي و روسها، در مازندران يك كارخانه كشتيسازي داير گرديد. در زمان فتحعلي شاه قاجار، به منطقه سرسبز و دلانگيز مازندران، به عنوان يك منطقهاستراحتي - تفريحي توجه گرديد. در زمان سلطنت پهلوي منطقه مازندران مانند ساير مناطق كشور از راههايارتباطي برخوردار شد. شرايط مناسب محيطي و آب و هواي معتدل، چشماندازهاي زيباي طبيعي و نزديكي آنبه تهران اين استان را به محل استراحت و تفريح بخش اعظم مردم كشور درآورده است.
استان مازندران علاوه بر مردم بومي، اقليتهاي بلوچ، ترك، كرد، لر، افغان، گرجي و ارمني را نيز در خودجاي داده است كه هنوز كاملاً با اكثريت محلي تركيب نشده و بسياري از خصايص قومي و فرهنگي خود را حفظكردهاند. از جمله بعضي تيرههاي ترك كه در قرون گذشته به منظور جلوگيري از هجوم تركمنها به اين نواحيكوچانيده شدهاند، هم اكنون در مازندران حضور دارند.
زبان طبري يا مازندراني، بازمانده زبان ايرانيان قديم (پارسي ميانه) است كه ديرتر و كمتر از ساير زبانهاتحت تأثير زبانهاي بيگانهاي چون مغول، عربي و تاتاري قرار گرفته است. زبان مازندراني با لهجههاي مختلفدر تمامي نواحي استان متداول است. ادبيات فولك مردم استان مازندران بسيار غني و جالب توجه است.دانشمندان و شاعران مشهوري از اين استان برخاستهاند كه از آن ميان به نيما شاعر معروف معاصر ايران و مازندران ميتوان اشاره كرد.
آب و هوا
طبيعت استان مازندران تحت تأثير عرض جغرافيايي، سلسله جبال البرز، ارتفاع از سطح دريا، دوري و نزديكي به دريا، بيابانهاي جنوبي تركمنستان، وزش بادهاي محلي و ناحيهاي و پوشش گياهي و جنگلي قراردارد. به همين جهت آب و هواي مازندران در كانونهاي مختلف جغرافيايي متفاوت و گوناگون است و انواع آنعبارتند از: آب و هواي معتدل خزري، كه تابستانهاي گرم و مرطوب و زمستانهاي معتدل و مرطوب دارد. آب وهواي معتدل كوهستاني، كه زمستانهاي سرد با يخبندان و تابستانهاي معتدل و كوتاه دارد. آب و هواي سردكوهستاني، كه يخبندانهاي طولاني و زمستانهاي سرد و تابستانهاي كوتاه و خنك دارد. ريزشهاي جوي نواحي كوهستاني غالباً به صورت برف است كه تا اواسط دوره گرما نيز دوام ميآورد. |